خاطرات کودکی .....................یوسف محقق

ساخت وبلاگ
 آیین نواختن زنگ مدرسه در اشتهارد

دفتر‌ٍ مشقٍ دبستانم ببین

پر ز مُهرٍ آفرین ،‌ صد آفرین !

راستی ما شعرٍ باران داشتیم !


توی‌جنگلهای گیلان داشتیم !

گردشٍ یک روزٍ دیرین داشتیم !


شعرٍ زیبایی ز گلچین داشتیم !

راستی آن دفترٍ کاهی کجاست ؟!


عکس حوض آبٍ پُر ماهی کجاست ؟!

باز آیا ریز علی ها زنده اند ؟!


در حوادث جامه از تن کنده اند ؟!

کاش حالا ‌خاله کوکب زنده بود !


عطرٍ نانش خانه را آکنده بود !

ای معلّم خاطر و یادت به خیر


یادٍ درسٍ آب  بابایت به خیر !

شمعٍ نور افشانٍ ‌یادٍ کودکان!


نامتان در لوحٍ جان شد جاودان !

هر‌کجا هستید ، هستی نوش تان !


‌ کامیابی گرمیٍ آغوشتان !

هم کلاسی های سالٍ کودکم


دسته‌گلهایی ‌ز یاس و میخکم !

باز از دل می کنم یادٍ شما


یادٍ قلبٍ سادهٔ شادٍ شما

باز باید یادٍ یک دیگر کنیم


تا به یادی ، شاد ، یکدیگر‌ کنیم

آدمی سر زنده از یاد است ، یاد !


رمزٍ عمرٍ آدمیزاد است یاد !

شادتان می‌خواهم‌ و شادم کنید !


همکلاسی های من یادم کنید !

یوسف محقق

GOLHA..............گلها...
ما را در سایت GOLHA..............گلها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golhao بازدید : 203 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 7:05